دیالوگ های ماندگار فیلم ها و سریال ها - پاسخ 9
::: در حال بارگیری لطفا صبر کنید :::
دیالوگ های ماندگار فیلم ها و سریال ها - پاسخ 9
www.rozex.rozblog.com
نام کاربری : پسورد : یا عضویت | رمز عبور را فراموش کردم

صفحه اصلی دیالوگ های ماندگار فیلم ها و سریال ها ◄ - پاسخ 9

sasantanha آفلاین



ارسال‌ها : 24
عضويت : 23 /6 /1392
محل زندگي : کرج
سن : 27
پاسخ : 9 RE دیالوگ های ماندگار فیلم ها و سریال ها :

شهاب حسینی | مدار صفر درجه:

- هر وقت دیدی حریف داره برنده می شه، یه لبخند بزن تا به بُردش شک کنه.

شهاب حسینی | جدایی نادر از سیمین:

- آخه شما خانم معلم این مملکتی! خجالت نمی کشی؟ برای چی برگشتی بهش گفتی

بابات مامانت و زده بچش افتاده! خجالت نمی کشی بند کردی به نقاشی یه بچه 4

ساله بهش میگی بابات مامانت و زده بچش افتاده! این دلیله؟ چرا تا چشتون

به ماها میفته فک می کنید صُب تا شب مثه حیوون داریم می زنیم تو سر زن و

بچمون؟ بابا به همین قرآن به ولله ماهم آدمیم مثه شماها!

شهاب حسینی | شوق پرواز:

- پرواز اندازه آدمو بر ملا می کنه. هر چی بالاتر می ری، هرچی بالاتر و

بالاتر می ری، دنیا از دید تو بزرگتر می شه و تو از دید دنیا کوچیک تر.

شهاب حسینی | شوق پرواز | شهید عباس بابایی:

آن کس که تو را شناخت جان را چه کند؟

فرزند و عیال و خانمان را چه کند؟

دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی

دیوانه ی تو هر دو جهان را چه کند؟

شهاب حسینی | برف روی شیروانی داغ:

- ميگن اگه آدم كسي رو دوست داشته باشه اين تو همون نگاه اول اتفاق مي

افته... می ترسم تو اين هيری ويری و اوضاع چپن در قيچی بزنه و تو همون

نگاه اخر مهرت بيفته به دلم و يه عمر با عذاب وجدان زندگی کنم.

شهاب حسینی | تنهایی:

- یادته گفتم یه مرد هیچ وقت فرار نمی کنه؟! حرفمو پس می گیرم، دو سوم مردونگی به فرارِ... من رفتم.

شهاب حسینی | پلیس جوان:

- توی کویر آدم به خدا نزدیک ترِ، چون ، آسمون به زمین نزدیک ترِ...

شهاب حسینی | سوپر استار:

- من اون دختر رو می خوام مامان، من اون دختر و دوست دارم، اون دختر منِ،

پاره ی تنِ منِ، باهاش حالم خوب بود، ولی من احمق، من بیشعور بهش گفتم

بره گمشه، گفتم بره گمشه!

اینجا بدونِ من | بهرام توکلی

احسان: جفتتون غیر عادی رفتار می کنید اون وقت من خُلم!

احسان: آره، دارم دروغ می گم، دارم میرم شیره کش خونه، معتاد شدم... می

خوام برم جرم و جنایت کنم، مگه نمی دونی مامان؟ من لایِ مجله فیلمام یه

مسلسل قایم می کردم! باهاش آدم می کشتم تا صبح... بعد دمِ صبح دوباره بر

می گشتم شیره کش خونه، بعد برای اینکه کسی نشناستم سیبیل مصنوعی

میذاشتم... اِ... مامان؟! این سیبیل مصنوعی من کوش؟!

حالا دیدی؟ فهمیدی چرا شبا هذیون می گم؟ برای اینکه یه گروه مافیایی

افتادن دنبالم، می خوان خونه مون و با دینامیت بفرستن هوا، عوضش وقتی

مردیم، برای اینکه حوصلمون سر نره، از بیستا خواستگارت بگو، هر کدومشون

چقدر واسه زناشون ارث گذاشتن، تو اون داهاتای کردستان...

یه چیزی بهت بگم مامان... آدم بمیره بهتر از اینه که خل باشه ولی فکر کنه سالمه!

احسان: می دونی از این همه بدبختی چجوری خلاص میشیم مامان؟ یه شب یه شام

درست حسابی بپزی بخوریم... بعد سر فرصت همه ی درزای در و پنجره هارو

ببندیم... یکیمون شیر گاز و باز کنه... بریم بخوابیم. صبح نشده همه

دردسرامون پریده...

مهدی فتحی | فیلم اعتراض

صلوات برای سلامتی امیرعلی

ما کاری به حکم نداریم

حکم رو کاغذ مال محکمه س

اصلیت حکم مال خداست

که ما و منش ریخته

و گلریزون می کنیم واسه کسی که

آزاد میشه از این چاردیواری

که همه ی دنیا چاردیواریه

کرم مرتضی علی

یه مرد که واسه شرف و ناموسش

دوازده سال رو کشیده

وجدانش بالاتر از این پولاست که کاغذیه

سلامتی سه تن

ناموس و رفیق و وطن

سلامتی سه کس

زندونی و سرباز و بی کس

سلامتی باغبونی که زمستونش رو از باهار بیشتر دوست داره

سلامتی آزادی، سلامتی زندونیای بی ملاقاتی

قیصر | مسعود کیمیایی

قیصر (بهروز وثوقی) : احترامت واجبه خان دایی ، اما حرف از مردی و مردونگی

نزن که حالم به هم میخوره ... سه دفعه که آفتاب بیفته روی اون دیوار ،

مردم یادشون میره که ما چی بودیم و چی کردیم ، خان دایی ...

مادر | علی حاتمی

محمدابراهیم (محمدعلی کشاورز) : خورشید دم غروب ، آفتاب صلات ظهر نمیشه ،

مهتابیش اضطراریه ، دوساعته باتریش سهست ، بذارین حال کنه این دمای آخر ،

حال و وضع ترنجبین بانو عینهو وقت اضافیه بازیه فیناله ، آجیل مشگل

گشاشم پنالتیه ، گیرم اینجور وجودا ، موتورشون رولز رویسه ، تخته گازم

نرفتن سربالایی زندگی رو ، دینامشون هم وصله به برق توکل ، اینه که حکمتش

پنالتیه ، یه شوت سنگین گله ، گلشم تاج گله !

قرمز | فریدون جیرانی

ناصر ملک (محمدرضا فروتن) : بازم میزنمش حاج آقا ... زنی که با مردای

غریبه بگو بخند راه بندازه ... جلوی مردای غریبه رژه بره ... نیششو واکنه

... حقشه کتک بخوره ...

اعتراض | مسعود کیمیایی

امیرعلی (داریوش ارجمند) : این دفعه مثل همیشه نیست ، گوشاتو باز کن ...

فقط یه دفعه بیای تو حرفم ، جنازهتم پشیمون میشه ... به ردیف از اول میگم

...

آدم برفی | داوود میرباقری

اسی (داریوش ارجمند) : مارک کجایی ؟

عباس (اکبر عبدی) : حول و حوش نواب .

اسی : نوابت هم خوبه آق کمال ، خوش اومدی .

عباس : اسمم عباسه ، فامیلیمم خاکپوره .

اسی : اسمت مراد ماست ، فامیلیت مرام ما .

کمال الملک | علی حاتمی

عضدالملک (هوشنگ بهشتی) : ان شاالله که سال آینده این باغبان پیر خدمتگزار ، توفیق تقدیم نهال بومندی دیگری داشته باشد .

ناصرالدین شاه (عزت الله انتظامی) : امیدوار نباش ، مدرسه ی هنر مزرعه ی

بلال نیست آقا ، که هر سال محصول بهتری داشته باشد . در کواکب آسمان هم

یکی میشود ستاره ی درخشان ، الباقی سوسو میزنند .

گوزنها | مسعود کیمیایی

سیدرسول (بهروز وثوقی) : دستت رو من بلند نشه ... من میگم نوکرتم ، غلومتم

... اصغر ، مردی گفتن ، نامردی گفتن ، من خیلی پای تو وایسادم . یادت

هست ؟

کندو | فریدون گله

ابی (بهروز وثوقی) : اینجا خونه ی آخره ... همه اینجان ... غربتی های کوچه

ی مهران ، بستنی فروش قدیمی ... آقاحسینی ، من حکت رو می خونم .

باران | مجید مجیدی

لطیف (حسین عابدینی) : بابا چی کار میکنی ؟ اون سنگینه ! پشت کن ، پشت کن ،

خم شو ، یه کم عقب بیا ... چند روز بار بکشی عادت می کنی ، اونوقت از

قاطر هم بهتر میتونی بار ببری .

آژانس شیشه ای | ابراهیم حاتمی کیا

سلحشور (رضا کیانیان) : دوره ات گذشته مربی !

سوته دلان | علی حاتمی

حبیب ظروفچی (جمشید مشایخی) : تنگ دوغ تراش ، ساده ، الوار ، مختلط ، بیست

تا ... وزیری ، دوری ، دوازده تا ... ورشو مغز سفید ، چهار تا ... حاج

ممد حسنی ، چهار تا ... گلدون دهنه اژدری ، بیست و پنج تا ... میرزا خوری ،

دوسکومی ، خنچه ، فرش کرمان زمینه لاکی ، قاب قرآنی سه و چهار ، دوازده

تخته ...

سگ کشی | بهرام بیضایی

گلرخ کمالی (مژده شمسایی) : با زخم باید ساخت ؛ طول میکشه ولی خوب میشه!

کمال الملک | علی حاتمی

کامران میرزا (پرویز پورحسینی) : رحم کنید قبله ی عالم ... اگر میا جهان

گشای شاه بابا به گرفتن تاج و تخت امپراتور روس تعلق یافته ، با اشارت

ابرو به جان نثار بفرمایید تا غلام پیشکش کند . تیغی که به کمر امیر

حربتان بسته اید شمشیر عباس میرزاست .

ناصرالدین شاه (عزت الله انتظامی) : خاک بر سرت حاکم تهران ! الحق این لطفی که به تو شد ، توهینی بود به عباس میرزا .

بوی پیراهن یوسف | ابراهیم حاتمی کیا

دایی غفور (علی نصیریان) : من این حرفا رو چرا باید اینجا بگم یوسف ...

منی که میدونم اینجا نیستی ... خودتو به من نشون بده ، تو کجایی ؟ تو شکم

کوسه؟ من با این دل چه کنم ؟ دیگه وقتش شده که بزنم تو گوشت !

گاوخونی | بهروز افخمی

راوی (بهرام رادان) : بابا ! راس میگن که مادر از دست تو دق کرد و مرد ؟

پدر (عزت الله انتظامی) : نه . من از دست مادرت دق کردم .

راوی : ولی وقتی که تو مردی مادرم زنده نبود .

پدر : زنده نبود ، ولی من هر شب خوابشو میدیدم .

روای : منم هر شب خواب تو رو میبینم .

پدر : پس بپا دق نکنی .

هامون | داریوش مهرجویی

حمید هامون (خسرو شکیبایی) : این زن ، این زن سهم منه ، حق منه ، عشق منه ، طلاق نمیدم...

مارکولک | کمال تبریزی

رضا (پرویز پرستویی) : تو عزیز دلمی دل انگیز ... اگر اسلام دست و بال ما را نبسته بود.

حسن کچل | علی حاتمی

صدای شهر فرنگی (مرتضا احمدی) : ... شبا مهتابی بود ، روزا آفتابی بود ،

حالی بود حالی بود ، نونی بود آبی بود ، نون گندم مال مردم اگه بود ،

نمیرفت از گلو پایین به خدا ... قصه ای بود ، قصه ی کک به تنور ، نوش

آفرین ، حسین کرد ، حسن کچل .

عروس آتش | خسرو سینایی

فرهان (حمید فرخنژاد) : از امروز اگه ببینم کسی پشت سر این دختر دری وری

بگه و از این حرفای خاله زنکی بزنه ... دهنشو کاه گل می گیرم .

خواستگار | علی حاتمی

وسواس الدوله (صادق بهرامی) :خب ، دفعه ی قبل به کجا رسیدیم ؟

خاوری (پرویز صیاد) : عرض کردم معلم خطم و شما فرمودید به به !

تیغ و ابریشم | مسعود کیمیایی

مرد (اکبر معززی) : خوشبختی مال ازگلا و زنای بزک کرده ی زیر تیر چراغ برقه !

از کرخه تا راین | ابراهیم حاتمی کیا

سعید ( علی دهکردی) : خدایا ... من شکایت دارم . من شاکیم . پس کو رحمانت ؟

پس کو رحیمت ؟ آخه چرا اینجا ؟ چرا حالا ؟ چرا اینطوری ؟ من شکایتمو پیش

کی ببرم ؟ به کی بگم ؟

آرامش در حضور دیگران | ناصر تقوایی

سرهنگ (اکبر مکشین) : یه وقتی بود قدم تو میدون سربازخونه که میذاشتم ،

شیپور پادگان نعره میکشید . چی بود ؟ چه خبر بود ؟ جناب سرهنگ وارد شده

بودن . ایست خبردار . من داد می زدم ، آزاد!

گوزنها | مسعود کیمیایی

سیدرسول (بهروز وثوقی) : وقتی رفتی ، نفهمیدم کی رفته ، حالا که اومدی ، میفهمم کی اومده !

مسافران | بهرام بیضایی

خانم بزرگ (جمیله شیخی) : مه همه رویای همیم !

آژانس شیشه ای | ابراهیم حاتمی کیا

حاج کاظم (پرویز پرستویی) : تو میدونی گردان بره خط گروهان برگرده یعنی چی

؟ تو میدونی گروهان بره خط دسته برگرده یعنی چی ؟ تو میدونی دسته بره خط

نفر برگرده یعنی چی ؟

دیوانه ای از قفس پرید | احمدرضا معتمدی

منشی (رضا سعیدی) : جناب قاضی ، این بدبخت بچه اش کجا بود ؟! وقت جنگ که

خودش هنوز بچه بود ، وقتی ام برگشت که دیگه بازنشسته شده بود .

سوته دلان | علی حاتمی

مجید (بهروز وثوقی) : آخ که چقدر دشمن داری خدا ، دوستتاتم که ماییم ، یه مشت عاجز علیل ناقص عقل که در حقشون دشمنی کردی .

نسل سوخته | رسول ملاقلی پور

احمد (آتیلا پسیانی) : بدبخت ، رو کسی تیغ نمی کشه . درسته که ریشه ی

معرفت بین آدمیزاد نیم سوز شده . اما از اول می گفتی که پول لازم داری ،

مهم نیست واسه چی .

گاو | داریوش مهرجویی

مش حسن (عزت الله انتظامی) : من مش حسن نیستم . من گاو مش حسنم !

سوته دلان | علی حاتمی

مجید

(بهروز وثوقی) : خوش به سعادتتون که میرین روضه ، جاتون وسط بهشته ، ما

که دنیامون شده آخرت یزید . کیه ما رو ببره روضه ؟ آقا مجید تو رو چه به

روضه ، روضه خودتی ، گریه کن نداری ، وگرنه خودت مصیبتی ، دلت کربلاس !

هامون | داریوش مهرجویی

حمید هامون (خسرو شکیبایی) : تو میخوای من اونی باشم که واقعن تو میخوای

من باشم ؟ اگه من اونی باشم که تو میخوای ، پس دیگه من ، من نیست . یعنی

من خودم نیستم .

سلطان | مسعود کیمیایی

سلطان ( فریبرز عربنیا) : خونه مون ... اینجا بود ... اینجا پنج تا اتاق ... دو تا باغچه و یه حوض بود ... بزرگ نبود ... اما بود .


امضای کاربر :

فراموش نشود!
  ترجیحا فراموش شود!!
 باعث شادی ما می شود


شنبه 23 شهریور 1392 - 19:18
ارسال پیام نقل قول تشکر

تمامي حقوق محفوظ است . طراح قالبــــ : روزیکســــ